و اما اینکه این نام شریف بر سر هر سوره تکرار شده ، نخست باید دانست که خدای سبحان کلمه (سوره ) را در کلام مجیدش چند جا آورده ، از آن جمله فرموده : (فاتوا بسورة مثله )، و فرموده : (فاتوا بعشر سور مثله مفتریات ) و فرموده : (اذا انزلت سورة )، و فرموده : (سورة انزلناها و فرضناها). از این آیات می فهمیم که هر یک از این سوره ها طائفه ای از کلام خدا است ، که برای خود و جداگانه ، وحدتی دارند، نوعی از وحدت ، که نه در میان ابعاض یک سوره هست ، و نه میان سوره ای و سوره ای دیگر.
و نیز از اینجا می فهمیم که اغراض و مقاصدی که از هر سوره بدست می آید مختلف است ، و هر سوره ای غرضی خاص و معنای مخصوصی را ایفاء می کند، غرضی را که تا سوره تمام نشود آن غرض نیز تمام نمی شود، و بنا بر این جمله (بسم الله ) در هر یک از سوره ها راجع به آن غرض واحدی است که در خصوص آن سوره تعقیب شده است .
پس بسم الله در سوره حمد راجع به غرضی است که در خصوص این سوره هست و آن معنائی که از خصوص این سوره بدست می آید، و از ریخت این سوره برمی آید حمد خدا است ، اما نه تنها بزبان ، بلکه باظهار عبودیت ، و نشان دادن عبادت و کمک خواهی و در خواست هدایت است ، پس کلامی است که خدا به نیابت از طرف بندگان خود گفته ، تا ادب در مقام اظهار عبودیت را به بندگان خود بیاموزد.
و اظهار عبودیت از بنده خدا همان عملی است که می کند، و قبل از انجامش بسم الله می گوید، و امر ذی بال و مهم همین کاری است که اقدام بر آن کرده ، پس ابتدا به نام خدای سبحان هم راجع به او است ، و معنایش این است :
خدایا من به نام تو عبودیت را برای تو آغاز می کنم ، پس باید گفت : متعلق باء در بسم الله سوره حمد ابتداء است ، در حقیقت می خواهیم اخلاص در مقام عبودیت ، و گفتگوی با خدا را به حد کمال برسانیم ، و بگوئیم پروردگارا حمد تو را با نام تو آغاز می کنم ، تا این عملم نشانه و مارک تو را داشته باشد، و خالص برای تو باشد، ممکن هم هست همانطور که قبلا گفتیم متعلق آن فعل (ابتداء) باشد، و معنایش این باشد که خدایا من خواندن سوره و یا قرآن را با نام تو آغاز می کنم ، بعضی هم گفته اند: (باء) استعانت است ، و لکن معنی ابتداء مناسب تر است ، برای اینکه در خود سوره ، مسئله استعانت صریحا آمده ، و فرمود: (ایاک نستعین )، دیگر حاجت به آن نبود که در بسم الله نیز آن را بیاورد .
منبع کلوب